عجیب نگران شده ام
انگار تو تمام لحظه ها و در تمام کارهای معمول روزمره کسی زیر گوشم میپرسه نگران نیستی؟
و من احساس میکنم در مقابل این سوال حتما باید جوابم مثبت باشه! و بعد دلیل میتراشم که چرا و بعد واقعا نگران میشم...
تا حد زیادی میدونم چرا.... وجود آدمهایی تو زندگی که نه انقدر راحتی باهاشون که هر جور دوست داری حرف بزنی و برخورد کنی و نه انقدر دورن که بتونی ارتباطت رو قطع کنی... یه بلاتکلیفی عجیب و مسخره
نگران روزهاییم که این طور با نگرانی میگذرن
سلام
بعضی چیزا رو باید ولکرد و به زمان سپرد.
نگران چیزهایی که اتفاق نیافتاده نباش.
مطمئن باش و امیدوار.
خدا با ماست.
یا علی