نه اینکه فکر کنی چیزی تغییر کرده...نه...

من هنوز هم خودمم...با ولع انجام کارهایی که هیچ وقت نه موقعیت نه وقت و نه حسش رو پیدا نمی کنم!

سرسخت و مغرور...از حرفم برنمی گردم حتی اگه خیلی وقت باشه پی به مهمل بودنش برده باشم...!

می جنگم همیشه...بیشتر از همه با خودم! دلیلشو واقعا بعضی وقتا نمی دونم...جنگی که چون قدرتشو ندارم تقریبا مغلوب می شم و واسه اینکه این حس بهم چیره نشه! شروع می کنم توجیه کردن..توجیه..توجیه...توجیه!

عجله...واسه همه چی...واسه همه کار...چند بار این ۲-۳ سال مونده از درسمو مرور کرده باشم...شمرده باشم...خوبه؟! ۲۰۰٬۱۰۰٬۱۰؟! چند بار این روزا رو شمرده باشم تا به اون چیزایی که میخوام برسم ٬خوبه؟!

می گفت رمز موفقیت اینه که تو حال زندگی کنی...

تقریبا تمام روزای من تو آینده شکل می گیره...!

می دونی چند بار چیزایی رو که ازشون می ترسمو با خودم گفتم و بعد گفتم خفه شو این چیزا ترس نداره...چیزایی که شاید فکر کردن بهشون خیلی مسخره به نظر بیاد...ولی تاثیر نداشته...دوباره همون فکرا...

بعضی وقتا با خودم می گم چرا من انقدر تلاش می کنم؟! تاثیری نداره که...من همونم که بودم...

چیزی تغییر نکرده...!

نظرات 6 + ارسال نظر
بارون چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:37 ب.ظ

بدشم تلاش نمیکنی دیگه،نه ؟ من شناختمت D:

س پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:26 ق.ظ

به فرق خودت با اونایی که تلاش نکردن نگاه کن !!!!

بانو شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 ق.ظ

پری جان مرور نکن ..بی فایدس ..وقتی برسی ....

بانو پنج‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:09 ق.ظ

نیستی عزیزم ..خوبی ؟ ببین لااقل شماره موبایلتو برام پی ام کن ..

BaRo0oN پنج‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ب.ظ http://baran-yasaman.prsianblog.ir

میگم خوبه بانو جان پی بردی مفقود شده،بعد احساس نمیکنی یه کم توقع پی ام گذاشتن بالا باشه ؟ :دی

بانو دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 ق.ظ

فهمیدم کجاس . میخاستم آف کنه شمارشو که بزهش زنگ بزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد