مگه همیشه زمانی همه کارا جور نشده که دیگه از همه چیز و همه کس قطع امید کردم؟! 

اینو کسی یادم انداخت...البته داشت خودشو مثال می زد و من یادم افتاد که در مورد خودمم همین بوده... 

همه چیز همیشه زمانی درست میشه که به معنای واقعی همه رو ناتوان می بینم جز تو...وقتی که تو دلم نه روی زبانم! همه مخلوق میشن و تو خالق...همه کور میشن و تو بصیر...همه نادان میشن و تو عالم... 

شکستم...همه را در دلم شکستم تا ثابت کنم که فقط امیدم به توست...که به قدرتت ایمان دارم...بخواه تا بشود...! 


 

خداوکیلی سرکار رفتن همزمان با درس خواندن توانایی بس بزرگ میخواد! موندم چطور همکلاسیهام تو این مدت این کارو میکردن!!!!

نظرات 4 + ارسال نظر
sdkh جمعه 20 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:47 ب.ظ

ثابت کنم که فقط امیدم به توست...

همش همینه.

منصوره جمعه 20 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 06:08 ب.ظ

خداییه به قیافت نمیاد بریده باشی!تا حالا یه بارم از کار غر نزدی!

پریا شنبه 21 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:18 ب.ظ

ااااااااااا...جمله ام این معنی رو میداد؟! :)

منصوره سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:47 ب.ظ

تابلو.........اگه تونستی یه معنی دیگه بگیری ازش:-)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد