تازگی ها زیاد خبر مرگ شنیدم...یادش که دور بود و غریب و برای غریبه ها...نزدیک شد و وایساد رو برو و تو صورتم نگاه کرد... 

ترسیدم به معنای واقعی...از این هیچی نبودن ترسیدم و از همه حرف هایی که فکر میکنیم روزی جبرانشون خواهیم کرد...از همه کارهایی که میکنیم و به پنهانی بودنشون ایمان داریم...از دلخوشیهای کوچیک بی ریشه...از همه کارهایی که موکولش می کنیم به آینده...حتی آینده ی خیلی نزدیک و این در حالیست که مرگ وایساده این روبرو و تو صورتمون نگاه میکنه... 

چقدر این تنهایییه بزرگه و این خودت بودنه چقدر واضح...این که هرکی اومده تا خودش رشد کنه و خودش درست باشه و خودش... 

این به معنی انکار دوست داشتن و ایثار و همراهی و همدلی و کمک نیست...همه ی اینها هم ختم میشه به خودش...خودت...و خودم! 

بسی حال عجیبی دارم....

نظرات 11 + ارسال نظر
منصوره شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ

داغ داغ بود نوشتت... هنوز نیم ساعت نگذشته! :)
این ازون پستاس که فقط باید لایک کنی!

احسان یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ق.ظ

وقتی خبر مرگ میشنوم، یاد زجه های زده شده در مراسم تدفین می افتم
از طرف دیگه، یاد تابلوهای آبی بزرگی که تو اکثر قبرستونای عربسان دم در ورودیش که به چند زبون مختلف هم ترجمه شده بود و خود نمایی میکرد، می افتم.
روشون نوشته شده بود، وقتی از قبرستون رد میشی، یاد قیامت بیفت و الکی زجه و فریاد نزن و گریبان چاک نکن.
واقعا کدومش درسته؟!!!!
هرچی بیشتر فکر میکنم، بیشتر گم میشم....

دکتر حیران سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ق.ظ

چقد میفهمم چی میگی! حس قریبیه! و ترسناک!
ضجه یا زجه؟!

احسان سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:09 ب.ظ

سلام
ممنون از تذکرتون. نمیخوام بهونه بیارم، ولی داشتم از خواب درد میمردم.
سندشم زمان قراردادن کامنته.
تازه حساب کنید کمتر از 2 روز دیگه هم دفاتونه.
ولی بازم ممنون.
غریب یا قریب؟!

منصوره سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:47 ب.ظ

ا! مبارکه. بسلامتی
میگم حالا دیگه سوتی ندین! سوتی یا صوتی یا ثوتی یا صوطی یا ثوطی یا سوطی! :)) اینجا قریب همون قریبه!!

منصوره چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ

آقا احسان! مبارکه! ایشالا دکترا...دیگه شیرنی رو زودتر بدین تا تاب و تحملمون تموم نشده
بدلیل عدم وجود امکانات ارتباطی از همین تریبون مراتب تبریکمان را اعلام داشتیم... :)

احسان شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:13 ب.ظ

به منصوره:
خیلی ممنون از محبتتون و مراتب تشکر خودم را ابراز میدارم.برای شما هم دکتری و پست دکتری و ....
راستییییییییییییییی شندیم که دفای شما هم تو این هفتس.( پس اولا مبارکه خیییییلی زیاد. ثانیا کمی در مورد شیرینی دادن و خوردن بیشتر فکر کنید چون ممکنه سرتون بیاد هااااااااااااااااا).
;))
و در مورد غریب و قریب. من فکر میکنم که قریب یعنی نو و تازه و بیگانه ولی غریب یعنی نزدیک و خوشایند.
حالا حس قریب یعنی حس خوشایند.ولی حس غریب یعنی حس نو و جدیدی که تا حالا تجربش نکردی.

منصوره یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ

برعکس نوشتین!! :))

احسان یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:06 ب.ظ

نه مطمئنم که درسته.
برای اطمینان بیشتر لغت نامه رو هم چک کردم، دیدم درسته.!!!
;))

منصوره دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ

دخترم!اکانت دادم خیلی وقته بهت! یه ذره ... داشته باش!!
جای خالی را پر کن!
۱)شعور ۲)احساس مسولیت ۳)پول ۴)کلاس ۵)شعور ۶)هیچکدام ۷) هر ۸ گزینه صحیح است!!
:))

هیچکدام رو ندارم

حسنا یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 09:42 ق.ظ

سلام.
قریب به معنای نزدیکه.
غریب یعنی دور، نادر، عجیب. مثل عجیب و غریب( چیزی که به ندرت اتفاق میفته و بعیده) .
پس حس غریبیه( حسی که کمتر لمس شده)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد