خدا نعمتو تموم کرده برای باغبون بیمارستان...
مردی که آروم و بی دغدغه با گل و درخت های باغچه ها حال میکنه و چی بشه تا سرشو بلند کنه و یه نگاه به آدما بندازه...
کر و لال هم هست و این همه آرامش سبز رنگ جمع شده تو دنیای بی ریای این باغبون...
قبلنا با من خیلی خوب بود...با اشاره حرف میزد و تمام تلاششو برای فهموندن حرفاش به من خنگ میکرد...یه بار به پیام تبریک حاجی شدن یکی از خانوم دکترا اشاره کردو گفت تو رفتی؟!
خندیدم و گفتم نه...با همون اندک زبون اشاره که بلد بودم...اما به خاطر ضعف شدید در این مورد سعی کردم دیگه نگاهش نکنم...از کنارش رد نشم و....
دیگه کاری به کارم نداره...ولی هر بار که میبینم یه جای باغچه رو بیل میزنه کلی غبطه می خورم بهش...
Salam,
ba mobilam be net vasl shodam,farsi nadare.
;-)
ba gol o derakht saro kale zadan, kooooli be adam aramesh mide.(tajrobasho daram AHESSABI).
in bande khoda,aramesh dar aramesho tajrobe mikone.(tajrobasho nadaram,va Nemidoonam ke aya jor@ e tajrobe kardanesho daram,ya...)
:-)
آرامش سبز رنگ...تعبیر خوبیه!
خدا نعمتو تموم کرده برای باغبون بیمارستان...
نمیتونم اینجوری نگاه کنم :-(
pas poste jadid vase sale no chi shod?