بعد عروسی همش احساس میکردم باید اولین نوشته ام در این مورد باشه! نوشتم حتی..ولی یوهو دلم نخواست که دکمه انتشارو فشار بدم! 

در هر حال مرسی از کامنتاتون و حرفاتون و اومدنتون و کادوتونو و همه چی و ببخشید که انقدر اخلاقم واسه جواب دادن کامنتا گند شده! شما بذارین همچنان و به بهبودی من در این زمینه امیدوار باشین...! 

-------------------------------------------------------------- 

مسوول دفتر دکتر٬ هر روز دختر بچه ۵-۶ سالش رو میاره سر کار...دختر بچه پرو و تخس و شیطونیه...یعنی وقتی داد میزنه یا مامانشو صدا میکنه احساس میکنی نشستی وسط هال خونشون و پیژامه تنته!!!  

عاشق این سرصداهاشم...عاشق اینم که محیط اینجا رو از حالت کسل کننده اداری با کارهاش در میآره...خدا حفظش کناد...! 

------------------------------------------------------------- 

من و بهمنی شاید درست نقطه مقابل هم باشیم تو جهان بینی...! یعنی اون روز وقتی داشت از زندگی شخصی اش برام میگفت و به اصطلاح منو راهنمایی میکرد٬ کلی دلم سوخت واسه این همه محدود بودن دنیای یه آدم...با خودم گفتم اگه به خاطر کار و درس و هر کوفت دیگه ای با همه قطع رابطه کنی و تفریح و لذت رو فراموش کنی و....می ارزه؟!! واقعا می ارزه؟! 

نمی فهممش...انقدر که وقتی کنارش میشینم مجبور به سکوت میشم از بس که مشترکات نداریم!! این اتفاق در مورد کمتر آدمی میوفته واسه من! 

------------------------------------------------------------ 

دلم داستان نوشتن میخواد و خوندن...بدیش یا خوبیش اینه که هنوز انقدر زندگی جا نیوفتاده که وقتی برای این کارها بذاری....

نظرات 3 + ارسال نظر
احسان دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:49 ب.ظ

اااااااااااااه بچه هاااااااااااااااااااا،
بلاخره آپ شششششششششششششششششششد...


معلومه که خیلی سرت شلوغ شده هاااااا
مگه اتفاق خاصی تو زندگیت افتاده؟
;-)


شنید پستات بازم مثل همیشه شادم میکنه.

شاد و سربلند و سرفراز باشییییییییییی
...مت

یا حق
;-)

منصوره سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:05 ق.ظ

چرا هیشکی به وبلاگ خیر سرمون گروهی که فقط من می نویسم سر نمی زنه :((((((((((((((((((((
اگه نیاید منم دیگه نمیام :(((((((((((((((((((( ایکون قهر و فحش زشت
زندگی در دوران طرح به نوبه ی خودش از گند ترین دوران هاس...
من از صب می خام یه چیزی بنویسم اصن نمیشه :((((((
و تجربه نشون داده با بزرگ شدنمون این دوران های گند خیلی کمیت و کیفیتشون بالاتر میره :(((

زهرا چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ب.ظ

به نظرم دوران طرح دورانیه که دور و اطرافت پر از آدمایی که اصن دوسشون نداری و درکشون نمیکنی و البته کارهایی که هیچ قرابتی بین علایقتو و اونا پیدا نمیکنی. . .
کلا همه یه جوری خودشونو واسه تو و حتی واسه همدیگه می گیرن که انگار همین الان در حال گذروندن دوره فوق دکترا هستن!!! اااا صاف صاف تو چشم هم به هم تیکه می ندازن!!!!!
منم ترسم از اینه که شبیه اینا شم:(((
البته من خیلی خوش شانسم که تونستم 4 تا خوب توشون پیدا کنم و باهاشون دوست شم:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد